زندون من/




























هم سلولی...



خواستم تو قلبت خونه کنم

...

اما زمین گرد بود

.

رفتم و تو چشات چادر زدم

.

سیل اشکات من برد......حالا تو سرزمین غریب تنهایی کارتون خواب شدم

..

تو خیابون پشت انتظار به جنون رسیدم

اونجا هم راهم نداند

اقایون من انداختند تو سلول

بی هم سلولی

دانشگاه هم تعطیل شد..اونجا واسم حالا دیگه یه زندون شد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





❥.FAR.❤.HAN.❥ + جمعه 18 شهريور 1394 / 13:22 /
- Online Support by www.1abzar.com --->